شنبه 22/1/1383
خواستم بگويم كه چرا سر بلند مي كني و فرياد مي كشي؟
چرا هر شب و هر روز فغان مي كني؟
چرا مي نالي؟
ناله را چه سود؟
چرا براي خدايي ناله مي كني كه همه را مي داند؟
ناله مي كني كه با دلي اسوده به خواب روي؟
يا اينكه از روي عادت گله مي كني؟
خواستم باز بگويم چرا ديدم چه فايده
از براي تويي كه دل به ناله هاي شبانه بسته اي و انرا راز و نياز مي پنداري
به اين بيانديش كه خداوند نيز دلي دارد
هر دلي حجمي
و هر حجمي اتمامي
پس فكر كن و بعد فغان سر بده
به اين بيانديش كه فردايي نيز هست
و در ان فردا چه ساده به امروز خواهي خنديد
به اين بيانديش كه فغان امروز حاصل بي فكري ديروز است
No comments:
Post a Comment