وقتي كه عاشق شدم.....
يك قطره باران
قطره اي بر روي پنجره اتاق
قسمتي از اب جوي
روان درون مسيل
پيش به سوي رود
يك ليوان اب
ليواني بر روي ميز
درون اتاقي با پنجره اي رو به گل هاي طاووسي
درون ليوان يك عدد گل سرخ
در اوج زيباي
يك شاخه گل از باغي
يك باغ پر از گل رز
قرمز صورتي سپيد
يك مرد با دست هاي پر از زخم
با صدايي به زيبايي بلبل
هر روز در ميان باغ
يك مرد باغبان ....
No comments:
Post a Comment