Wednesday, October 29, 2003

سحر كه مي شود دانه هاي شبنم يكي يكي فرو مي ريزند
باران ديشب كلي سر و روي برگان زرد پاييزي را نوازش داده
و حال هنگام روي سبك كردن است
پاكي دانه هاي شبنم
شايد حتي پاكي واژه مناسبي نباشد
اما سحرگاهان تنها پاكي نيست
كرم هاي خاكي هم از لانه بيرون مي ايند
تا كه شايد با شبنم هاي فرو چكيده درختان گلويي تازه كنند
واي بر ان قطره شبنمي كه در دل سياه كرم جاي گيرد
و خدا به داد ان شبنمي برسد
كه در گلوي تشنه از هوس من رود
واي بر ان قطره اگر با هوسم مخلوط شود
و دامن پاكش را به فروش رساند


******
از نوشين عزيزم هم به خاطر لطفش تشكر مي كنم.

No comments: