Monday, June 23, 2003

چند روزي مي شود كه پرشين بلاگ هك شده. من واقعا متاسفم.
چند روز پيش دوست خوبم عزيزي را از دست داد در مجلس ترحيم ان مرحوم حس غريبي داشتم هم دلم مي خواهد ان لحظه را ثبت كنم هم قلمم ياري نمي دهد با اين حال حيفم امد اين چند خط يادگار ان را ننويسم. شما فكر مي كنيد ادامه ان چيست؟ سعي مي كنم به زودي ادامه اش را بنويسم. شما هم ياري دهنده باشيد.

**************************************
از در كه وارد شدم بر روزي لب هاي دختركي خنده نشست. به ته سالن رفتم و در گوشه اي كز كردم. روبه رويم 3 پنجره بود. هر كدام به 3 قسمت سفيد و يك قسمت سبز تقسيم شده بودند. از وراي انها كه به بيرون خيره مي شدم نوري عميق مي ديدم.

No comments: