Friday, May 23, 2003

سلامي با پايان شايد هم نه
امروز باز من موندم و تو. هميشه همين جوريه ها چيزي هايي رو كه من دوست دارم رو بقيه دوست ندارن و چيز هايي رو كه بقيه از من مي خوان اونقدر انجامشون برام دردسره كه ترجيح ميدم اصلا بهش فكر نكنم. باز هم من موندم تو اخه تا كي تو بايد جور منون بكشي؟ خيلي وقت ها خودم به اين موضوع فكر مي كنم ولي چاره چيه؟ تو كه واقها محكومي. باز هم با اين حال دلخواه باشه يا نه باز هم يك جور هايي وفاداري. دارم كم كم به اين نتيجه مي رسم كه ادم ها از دور براي هم زيبان و وقتي موضوع نزديكي و دوستي و احساس پيش مياد همه پس مي زنن و بهانشون اينه كه بابا نمي تونيم جور يكي ديگه رو بكشيم.
اصلا چرا اينطوري؟ چرا بايد به خاطر ديگران زندگي كنم؟ يك دفعه هم شده مي خوام براي دلم زندگي كنم. هر كس مياد طرفم از من يك چيزي مي خواد نمي دونم كه مي تونم خواسته همه رو بر طرف كنم يا نه تا حالا بهش هم فكر نكردم چون معمولا اولين قدم رو هيچ وقت من بر نمي دارم و همين طور اخرين قدم رو هم. پس يك بار تو اين زندگي مي تونم بگم كه بابا من خراب كننده روابط نيستم شايد به وجود اورنده هم نباشم.
يك بار هم شده مي خوام يك ادم مشكل ساز بشم. چي ميشه اگه يك بار هم من طغيان كنم؟ قبل از من بقيه اي هم بوده با همين خط مشي پس چرا فقط براي من زشته؟ شايد هيچ وقت كسي اين خط ها رو نبينه شايد هم ببينه ولي اين بار مي خوام بگم برام مهم نيست كسي چي ميگه يا چي فكر ميكنه. يك بار هم دوست دارم اون چيزي رو كه واقعا از ته دل احساس مي كنم رو به زبون بيارم. البته نميشه گفت بار اول چون بارهايي هم قبل از بوده و هيچ كس اعتنا نكرده. مي دوني جواب چي بوده؟ اي بابا اون موقع كه تو حالت بده كه كسي اين خط ها رو نميبينه و وقتي هم ببينه كه براي دل داري خيلي ديره پس با اين كار فقط خودت رو خراب كردي. خوب اگر اين كار خودم رو خراب كردنه من ترجيح ميدم هر روز اين كار رو انجام بدم چون با اين حال شايد احساس سبكي بكنم. ديگه اين بار اصلا مهم نيست كه كي مي خونه شايد حتي نوشتم و به پشتم وصل كردم و رفتم تو خيابون.
به هر حال دفتر عزيز تر از جانم باز هم ممنون كه گوش كردي.
خوب اين هم يك نوشته براي از دست رفتن تعداد ديگه اي از خوانندگان عزيزم كه واقعا از ته دل دارن ارزو مي كنن هيچ وقت بي بي گلي وجود نداشت. با اين حال حتي اگر هر روز خودم 6 بار بيام اينجا ترجيح ميدم حرفم رو بزنم تا اينكه فقط ...................

No comments: